هر انسانی لبخندی از خداست . تبریک به تو که قشنگترین لبخند خداوندی .. عشق لرها پنج سین است ؟ سبیل، سایپا ، سرعت ، سقز ، سرچوپى به یوسف زد زلیخا یک sms/ که آخر تا به کى تأخیر و فس فس/ اگر عقدم نکردی سال جارى/ روم کنعان شوم دختر فرارى/ فصل چیدن پشم گوسفندان است ، زود بخواب فردا اول صف باشی     دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده,بلورقلب کوچکم زدوریت ترک زده درشیارهاى قلبم به دنبال کدامین عشق مى گردى ؟... عشق من درآینه اى است که هرروز به آن مى نگرى میگویند اسمان هرکس به اندازه معرفت اوست،بی شک اسمان تو بی انتهاست... اتل متل رفاقت ،دل به تو کرده عادت،برات دعا میکنم اینم رسم رفاقت!!! اگر توبامن باشى چراغ خونم باشى اونقدرروشن خواموشت مىکنم تابسوزى دربرکه رنگارنگ من ماهیان زیادىوجوددارد اما من فقط به تو نگاه مىکنم چون توتنها قورباغه برکه من هستى ﺻﺪﺍﺗﻮ ﻣﯿﺨﺎﻡ ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻟﻄﺎﻓﺘﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺭﻭﯼ ﻭﺍﻧﺖ ﺩﺍﺩﺑﺰﻧﯽ ﻧﻮﻥ ﺧﺸﮑﯽ همه دنیا یه جاده است من وتومسافراشیم قدرامروزو بدونیم ممکنه فردانباشیم اتل متل لالایى گلم چه بى وفاى,عزیز دل کجاى دوست دارم خداى امروز روز میراث فرهنگی هست عتیقه روزت مبارک! ترکه میره تهران سوار تاکسى میشه به راننده تاکسى میگه منو ببر میدون امام حسین راننده تاکسى میگه من خودم بچه امام حسینم ترکه میزنه زیر گریه میگه على اصغر تویى چقد بزرگ شدى. شنیدم دوباره آبروریزی کردی تو آسانسور گفتی برای سلامتی راننده صلوات جسدى به شکل میمون پیدا شده !!!!نگرانت شدم?اگر سلامتى زنگ بزن, میدونی فرق تو باابر چیه؟ازابربارون میباره ولی ازسرتاپای تو معرفت اگردبیرشیمی بودم نام تورادرقلبم پخش میکردم تامحلول محبتم شود به رشتیه میگن به معجزه معتقدی میگه آره وقتی زندان بودم زنم حامله شد. وقتىباهم هستیم 3 تاییم،من وتو،بوسه وقتىجداشویم4 تاییم،تووتنهایى، من وغصه! فدات تقدیم به کسىکه عمرش وفاست، قلبش صفاست، جشماش زیباست، رفاقتش بىهمتاست لیمونخورترش کنی منوفراموش کنی آدامس بخوربادکنی همش منویادکنی. ای عشق مدد کن که به سامان برسیم چون مزرعه تشنه به باران برسیم یامن برسم به یار یا یار به من یا هردو بمیریم و به پایان برسیم بهترین اهنگ زندگیم تپش قلب توست ،وقشنگ ترین روزم روز دیدار توست من به خال لبت ای دوست گرفتا رشدم بعدآ فهمیدم زگیل بود غزال خوش غزل تو شیرین ترازعسل تویى بین تمام آدما نگین بى بدل توى همه دنیا یه جاده است من وتومسافراشیم قدرامروزو بدونیم ممکنه فردانباشیم امیدوارم همیشه سبز و بانمک مثل اب بینی باشی. دلتنگی هایم راباکدام قایق خیالی روانه دل دریائیت کنم تابدانی دلتنگتم؟ دلى دارم ،دلى باغم گلاویز،دلى چون وا ژه هاى حسرت انگیز ، دلى مثل درختى خشک وبى غم دلى پژمرده مثل فصل پاییز   اگر شکلات بودى شیرین ترین بودىاگه عروسک بودى بغلى ترین بودىاگه شمع بودى روشنترین بودى وتازمانى که دوست منى عزیزترینى لره واسه دوست دخترش شعرمیگه: خاک برسرت خیلی عنی همیشه درقلب منی ریدم به اون قیافت دوست دارم کثافت. میدونی فرق تو با فندوق چیه فندوق یه مغز کوچک داره ولی تو اونم نداری اگرچه نازنینان را وفا نیست،گلستانی چوباغ اشنا نیست،اگربرچرخ هفتم پا سه شاخه گل برات مى فرستم:یکى ازطرف خداونده که همیشه نگهدارت باشه,دونخ داخل شمع ازشمع پرسید.چراوقتی من می سوزم توآب میشی؟گفت.مگه میشه کمى از طرف دلمه که دوستت داره,سومى از طرف چشامه که دیدارت رومى طلبهسی توی قلبم بسوزه ومن اشک نریزم شعر لری حال کنین زالیگودز زیدم بدر وا تیپ مشگی بی وفا کجنی دلم برشتی ؟ -------------------------------------------------------------- قدبلند تیاقشنگ آستاره مالی/مو چنو فکرتونم توبی خیالی ------------------------------------------------------------------------ کنکن مالادلم سیت ابو تنگ دیدنت واجبتر تابت بزنم زنگ ----------------------------------------------------------------------------------- زگیروسیل ازنم بویو دیاره سوسانو توغم مخورجومونگ زه چوسان ایایه  -------------------------------------------------------------------------------------------- همیشه یادت باشه فقط یکی هست که به خاطر تو نفس میکشه... اونم دماغته!  میدونی فرق تو با فندق چیه؟ فندق یه مغز کوچولو داره ولی تو اونم نداری! همین الان از آسمون زنگ زدن گفتن قشنگ ترین فرشته شون گم شده... ... یه وقت منو لو ندی اگه خسته ای: به من تکیه کن اگه تنهایی: بیا پیشم اگه بی پناهی: پناهتم اگه پول می خوای : مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد اون چیه که از گل بهتره؟ از حوری قشنگ تره؟ از دنیا با ارزش تره؟ از فرشته پاک تره؟ . . . واقعا که!!! تو هنوز منو نشناختی؟؟؟؟ ==========================================================  jok ماشین پیکانی با شماره پلاک تهران ص از چراغ قرمز ردمی شه، پلیس آژیر کشان دنبالش می افته و پشت سرهم داد می زد: تهران صلی الله بزن کنار!  در جایی یه انتخابات شد و کاندیدی پشت تریبون گفت: آقایون! چیزی که لازمه ی جامعه ی کنونی ماست رهایی از سوسیالیسم، امپریالیسم، کمونیسم، فاشیسم، رادیکالیسم و... است. در این لحظه پیرمردی گفت: آقای کاندیدا لطفا یک فکری هم برای رماتیسم من بکنید!  یه روز یارو سوار هواپیما می شه، یهو هواپیما سقوط می کنه... این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!  به حیف نون می گن: سگتون بچه ی ما را گاز گرفته. می گه: اولا سگ ما گاز نمی گیره. دوما سگ ما همیشه بسته است. سوما ما سگ نداریم!  سه نفر می میرن، از حیف نون می پرسن به نظرت اینا می رن بهشت یا جهنم؟ می گه: اولی باید بره به بهشت، دومی باید بره به جهنم، سومی رو هم باید بفرستن توی طویله. می پرسند چرا؟می گه: اولی متاهل بوده، دنیا براش جهنم بوده، دومی مجرد بوده، دنیا براش بهشت بوده، سومی متاهل بوده، زنش مُرده... مرتیکه الاغ رفته دوباره زن گرفته!  حیف نون می ره ماشینش رو بیمه کنه، آقاهه بهش می گه: خدا کنه هیچ وقت از این بیمه استفاده نکنی. حیف نون می گه: الهی تو هم از این پول خیر نبینی!  به اصفهانیه میگن انگیزه ات چیه هی کنکور می دی؟ میگه: به خاطر ساندیس و کیک!  حیف نون با نامزدش میرن بیرون، گم می شن. دختره می پرسه حالا چی کار کنیم؟ حیف نون می گه تو برو خونتون، من برای خودم یه فکری می کنم. از حیف نون می پرسن از چه گلی خوشت میاد؟ میگه اقاقیا. می گن همینو بنویس. می گه غلط کردم!  گل رز! یه باردو تا الگانس باهم ازدواج می کنن، بچه شون ژیان می شه. چون ازدواج فامیلی بوده!!!  جوک های قدیمی یه روز شادمهر عقیلی یه بخاری می خره، بعد دستش می خوره به بخاری و دستش می سوزه. فردا میره بخاریش رو می فرشه. اما اون شب که می خوابه بخاریه میاد به خوابش و می گه: وقتی... دیدی که سوختی... رفتی و ما رو فروختی!  برادر حیف نون رو تو بیمارستان بستری بوده. حیف نون می ره پشت در اتاقش، پرستار صدا می زنه: همراه مریض... حیف نون می گه 0912... حیف نون باباش می میره، هفتش شلوغ می شه، چهلمشو بلیطی می کنه!  خروسه سر کلاس به مرغه می گه: بهم نوک می دی؟ مرغه می گه نه! خروسه می گه به جهنم! با خودکار می نویسم.  فیلی در استخری شنا می کرد. مورچه ای سر رسید و گفت: بیا بیرون کارت دارم. فیل از استخر بیرون آمد. مورچه نگاهی به فیل انداخت و گفت: برو توی آب. فقط می خواستم ببینم اشتباهی مایوی من را نپوشیده باشی. شرمنده بعضی از بیننده ها شدم اخه یکی پسورد وبلاگ و ای دیمو فهمیده و برای بعضیها پیام فرستاده همین امروز فهمیدم کاره کیه و مچشو گرفتم به حسابش رسیدم ------------------------------------------------------------------------------------------------- بازم جک  _ خواستی قاتل بشی همه رو بکش، چون اگه یه نفرم زنده بگذاری می آد و انتقام بقیه رو ازت می گیره... اگه خواستی عاشق بشی، صبر کن تا خود طرف اینو بفهمه چون اگه تو بهش بگی بهت می گه لوس احمق نفهم... اگه خواستی پولدار بشی حتما از راه خلاف وارد شو چون اینجوری هیچ چی بهت نمیدن... اگه خواستی دوست دختر پیدا کنی یه کم خوشتیپ باش، یه کم خرج کن یه کم خر شو!!! یه کم بوس کن!!!... و بالاخره اگه خواستی علاف بشی یه بار دیگه از اول بخون ______________ ترکه سفره دلش رو واسه دوستش باز می کنه توش پر از نون بربری بوده............ _ روزی ازم پرسید:بزرگترین آرزوی توچیست؟ گفتم:تحقق یافتن آرزوی تو.....اما افسوس هرگزندانستم آرزوی تو جدایی از من بود _ سقراط می گه یونانیا دروغ گو اند خود سقراط یونانیه پس سقراط دروغ می گه که یونانیا دروغ گو اند بنابراین یونانیا راست گو اند پس سقراط راست می گه که یونانیا دروغ می گن حالا شما بگین یونانیا راست گویند یا دروغ گو؟هان؟ _ هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز یه ترکه ! ازش می پرسن چرا تو ساکتی ؟ میگه : ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه _ جدیدترین خبر از بخش آی تی شهر تبریز : با تلاش 8 ساله متخصصان بخش کامپیوتر شهر تبریز ، اردبیل و ارومیه بالاخره ویندوز 95 به صورت کاملا فارسی روانه بازار گردید و در پی این خبر تمام کامپیوتر های مردم این شهر ها با ارتقاع دادن ویندوز خود از ایکس پی به ویندوز 95 حمایت کامل خود را از این ویندوز اعلام کردند _ در یک نظر سنجی از مردم دنیا سوالی پرسیده شد و نتیجه جالبی به دست آمد از این قرار سوال : نظر خودتون رو راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟ و کسی جوابی نداد... چون در آفریقا کسی نمی دانست غذا یعنی چه؟ در آسیا کسی نمی دانست نظر یعنی چه؟ در اروپای شرقی کسی نمی دانست صادقانه یعنی چه؟ در اروپای غربی کسی نمی دانست کمبود یعنی چه؟ در آمریکا کسی نمی دانست سایر کشورها یعنی چه؟؟؟؟ _ یه ترکه شلنگ را برمی داره و تلویزیون را آب پاشی میکنه و میگه: مگه نگفتم اینجا فوتبال بازی نکنید _ ترکه با دو نفر دیگه سوار تاکسی بوده ... بعد از مدتی یکی پیاده میشه و درو محکم میبنده ... راننده میگه : الاغ بی شعور ... یه کمی جلوتر یه نفر دیگه پیاده میشه و باز در و محکم میبنده و بازم راننده میگه : الاغ بی شعور ... خلاصه نوبت به ترکه میرسه و ترکه هم با دقت در و آهسته میبنده میبینه راننده داره نگاش میکنه به راننده میگه : چیه ... الاغ باشعور ندید_______________________________________________________________________ sms & jok1_ فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افته _ خدا هیچوقت از تو سئوال نمی کنه که چه نوع ماشینی رو روندی؟ اما حتما از تو خواهد پرسید که چند نفر رو که وسیله نداشتند به مقصد رسوندی؟ _ ترکه 50 تومنی چاپ میکنه میریزن میگیرنش چون همه داشتن قنوت میخوندن یکی رفته بوده رکوع _ محرم بوده حاج آقا میره بالای منبر می گه:از حسین بگم؟!دلتون میسوزه.......از ابولفضل بگم؟!جیگرتون میسوزه...... بذار یه چیز بگم کـونتون بسوزه , امشب شام نمیدن.! _ قزوینیه یک کـون اساسی بلند کرده بوده و داشته واسه خودش خوش و خرم تو خیابون میرفته که یهو یک قزوینی نااهل دیگه کـون رو ازش بلند میکنه. قزوینیه خیلی شاکی میشه، داد میزنه: ای بی مروت.. ای بی دین و ایمون.. آخه اون کـونی که تو میکنی حلاله؟!!  _ سازمان سیا می خواسته یه عده رو برای جاسوسی استخدام کنه.بعد از کلی تست گرفتن و کارهای سخت عاقبت دو مرد و یک زن قبول میشن و میرسن به مرحله آخر.در این مرحله به نوبت یک اسلحه میدن دستشون و میگن برین تو اتاق بغلی همسرتون رو بکشین و برگردین.. مرد اولی میگه من زنم رو خیلی دوست دارم ومحاله چنین کاری رو بکنم.و رد میشه. مرد دومی میره تو اتاق و بعد یه مدت با گریه میاد بیرون میگه من این کارو نمی تونم انجام بدم. پس.اونم رد میشه. بعد نوبت به زنه می رسه. یه کلت میدن دستش و میفرستنش بره تو اتاق. بعد از یک ربع سرو صدا و جنجال و درگیری می بینن اومد بیرون. ازش می پرسن چی شد؟ میگه نمی دونم کدوم حرومزاده ای تو تفنگم تیر مشقی گذاشته بود. برای همین آخر سر مجبور شدم با صندلی بکشمش..!!! _ یه بار یه رشتیه شب دعا میکنه که حق به حق دار برسه صبح که بیدار میشه میبینه بچه هاش نیستن! _ دیشب اخبار اعلام کرد که یه گاو از عباس آباد فرار کرده و دنبالشن ... چند می دی لوت ندم؟!!!! _ یه روز زنبور میره تو دامن یه دختره میدونی کجاشو نیش میزنه ای بابا باز فکر بد کردی ؟ نه! دست دوست پسرش رو _ طبق آخرین مصوبه وزارت دادگستری، ... خل بودن جرم نیست، آزادانه به کارتان برسید +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ جوک و اس ام اس _ گفتند :یا شیخ مدتی است که در شهر شلوار کوتاه رایج گردیده و دختران بسیاری این البسه بر تن می کنند. در مذمت شلوار کوتاه چیزی بگو تا دختران از پوشیدنش صرف نظر نمایند. شیخ خروشید و گفت :خاموش !!!!! که شلوار کوتاه را فایده بسیار است و من در مذمتش هیچ نگویم گفتند: یا شیخ ! فایده اش چیست؟؟؟؟ شیخ گفت : چون دختران شلوار کوتاه پوشند ، پسرها سر به زیر گردند _ شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد. بیدار باش من با سبدی پر از بو سه می آیم و آن را قبل از چیدن ستاره های قلبت روی گونه هایت می کارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم _ چقدر عجیبه : تا وقتی مریض نباشی کسی برات گل نمیاره تا فریاد نزنی کسی به سویت باز نمیگرده تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد و تا وقتی که نمیری کسی تو رو نمیبخشه _ ببین نصفش چه راحت رفت.....................یه کم دیگه تحمل کنی بقیه اش هم می ره.................... _ از یکی میپرسن گشنگی سخت تره یا عاشقی ؟ میگه از قدیم گفتن گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره ولی شما تا حالا تو خیابون دستشوئیت نگرفته که جفتش یادت بره؟؟؟ _ مردم 3 دسته هستند: 1 :دسته اول 2: دسته دوم 3: دسته سوم _ چرا عاقل کند کاری که بعداً خود به خود گوید خودم کردم که لعنت بر خودم بادا بادا مبارک بادا _ در پی حملات هوای اسرائیل به لبنان دولت ایران برای یاری رساندن به حزب الله علی دائی را به عنوان مترسک برای ترساندن خلبانان اسرائیلی به لبنان ارسال کرد _ سلام عزیزم .خوبی؟ ببخشید این موقع مزاحم شدم یه سوال مهم واسم پیش اومده بود ببخشید هواپیما بوق داره؟!!! _ می دونید فرق یه آدم شکست خورده توی عشق با یه آدم شکست نخورده توی عشق چیه؟ .............هیچ فرقی ندارن چون جفتشون الاغ بودن که عاشق شدن _ شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد .بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم _ به من میگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگویی بمیر می میرم . . . . . . . باورم نمی شد . . . . فقط برای یک امتحان ساده به او گفتم بمیر . . . ! سالهاست که در تنهایی پژمرده ام کاش امتحانش نمی کردم _ همیشه انقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهی به پشت سرت کن...! شاید کسی در پی تو می دود و نامت را با صدای بی صدایی فریاد میزند...! و تو... هیچ وقت او را ندیده ای _ آغوش پارکینگی است که جریمه ندارد !!! بوسه تصادفی است که خسارت ندارد !!! . . . . . چیه دنبالم راه افتادی !؟ _ برای عشق تمنا کن ولی خار نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن . برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق وصال کن ولی فرار نکن . برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن . برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش . برای عشق خودت باش ولی خوب باش _ سهراب گفتی:چشمها را باید شست......شستم ولی !......... گفتی: جور دیگر باید دید.......دیدم ولی !.............. گفتی زیر باران باید رفت........رفتم ولی !............. او نه چشمهای خیس و شسته ام را..نه نگاه دیگرم را...هیچ کدام را ندید !!!! فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: " دیوانه باران ندیده !! " _ هرگاه دلت هوایم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند _ لحظه ها گذرا و خاطرات ماندگارند حاضرم تمام هستیم را بدهم تا لحظه ها ماندگار و خاطرات گذرا شوند... _ یادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودم است عزیزم محبت را در پاکی نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معنی کردم وبدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است _ هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد. من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد. اون که عاشقانه خندید خنده های من دزدید زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید _ فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند . _ یافتن دوستان خوب سخت است سخت تر از آن ترک آنهاست فراموش کردنشان غیر ممکن اس _ فرماندار رشت قول داده در سال جدید 90 درصد نوزادان تولید داخلی باشند _ به ترکه می گن ان اقا .می گه بی زحمت اقاشو بذار اولش _ خیلی دلم می خواد لبامو بذارم رو لبات اما نمی تونم ..............چون مامانم می گه نوشابه رو باید با نی بخوری _ ترکه میخواسته گوسفند سر ببره، هر چی می‌گرده چاقو رو پیدا نمی‌کنه، گوسفنده رو خفه می‌کنه! _ ترکه عرق سگی می‌گیره، می‌ریزه توی کیسه فریزر، واسه اینکه کسی شک نکنه دو تا ماهی هم می‌اندازه توش _ این اس ام اس رو تا یکی دو روز دیگه نخون...................اهای با توام....................می گم نخون.....................احمق بی شعور نخون....................باشه خودت خواستی................عید فطر مبارک _ با تولد دومین گوسفند شبیه سازی شده دیگه نمی تونم بگم ..........دنیا دیگه مثل تو نداره  _ این دنیا 6 میلیارد نفر جمعیت داره یکی نیست به من احمق بگه چرا واسه تو اس ام اس می دم --عشق ویران کردن خویش است ، دوست داشتن ساختن است . --عشق و دوست داشتن از پی هم می آیند ، اما هر گز در یک خانه منزل نمی کنند. --عشق قانون نمی شناسد ، دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی است. _ عشق نور است که هرچه را در مسیرش قرار بگیرد - از جمله قلب ها را - از خود روشن می سازد. (باربارا دی آنجلیس) _ عشق همانند مغناطیسی است که ما را به مبدا خود جذب می کند. (باربارا دی آنجلیس) _ آنان که از خود عشق ساطع می کنند با عشق زندگی می کنند و با عشق نیز نفس می کشند ، دیگران را به سمت خود می کشانند. (باربارا دی آنجلیس) _ عاشق هر که هستید ، با وفاداری به او عشق بورزید. (باربارا دی آنجلیس) _ تنها با عشق میان دلهای شماست که عشق میان شما عمق و استحکام واقعی خود را نشان خواهد داد. (باربارا دی آنجلیس) _ ایستاده مردن بهتر از زانو زده زیستن است . (آلبرت کامو) _ اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. (مارکز) _ شما بدون تسلط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید. (کیم وو چونگ) _ عشق، افسر زندگی و سعادت جاودانی است. (گوته) _________________________________________________________________________اینام واسه راننده های عزیز 1. به حرمت اشک مادر توبه کردم 2 . دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم / طوطی صفتی طاقت اسرار نداری 3 . بوق نزن شاگردم خوابه 4 . بی تو هرگز............باتو؟؟؟؟عمرا 5 . از عشق تو لیلی...........رفتم زیر تریلی 6. اگه می تونی این تابلو رو بخونی یعنی فاصلت خیلی کمه فاصله رو رعایت کن(تریلی) 7. دنبالم نیا اسیر می شی 8 . گشتم نبود ............نگرد نیست 9. سر پایینی برنده سر بالایی شرمنده 10. اشکالی نداره منم یه روز بزرگ می شم (مینی بوس) 11. غصه نخور جوجه خاور................بزرگ می شی بنز تک می شی 12. رادیات عشق من از بهر تو امد به جوش.............گر نداری باورم بنگر به روی امپرم 13. قربان وجودت که وجودم ز وجود تو به وجود امد 14. منمشتعلعشقعلیمچهکنم ( من مشتعل عشق علیم چه کنم ) ====================================================== جک  از اونجائی که همه ایرانی ها با هر قومیت و قبیله ای واسه ما محترم هستند ما تا اونجائی که شــده بجای استفاده از قومیت ها از کلمه خشایار ( مستوفی ) یا بهروز خالی بند استفاده می کنیم اگه هم نشده خلاصه خیلی شرمنده اخلاق ورزشیتونیم ......... خشایار و بهروز را که یادتون هست تو زیر آسمان شهر ،،  ضمنا اگه جک ها بیمزه است به خوشمزگی خودتون درستش کنید ------------------------------------------------------------------------------------------------------- آیا میدانستید که بزبزه قندی اولین بز دیابتی تاریخ است ! --------------------------------------------------------------- یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر...وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب --------------------------------------------------------------- به یه نفر گفتن چه وقتی خیلی ضایع شدی گفت : یه روز دختر خالم بهم زنگ زد گفت: بیا خونه خالیه!! منم خوشحال شدم رفتم. در رو که باز کردم دیدم کسی نیست! دختر خالم گفت: من میرم تو اتاق تو هم 5 دقیقه دیگه بیا تو!! منم 5 دقیقه بعد رفتم تو دیدم همه میگن تولد تولد تولدت مبارک. بعد به طرف میگن خب چه ربطی داشت! میگه: اخه لخت رفته بودم تو --------------------------------------------------------------- توصیه دخترانه : اگه یه موقع مورد حمله یک پسر قرار گرفتی شلوار اونو بکش پایین دامن خودتو بده بالا ! فکر بد نکن! آخه اینجوری تو میتونی بدوی ولی اون نمیتونه --------------------------------------------------------------- چند نفر اکیپی میرن کوه نوردی شب خواب بودن دیدن یکی داد می زنه جرج جرج... میگن: ما اینجا جرج نداریم که! خلاصه می خوابن صبح پا می شن میبینن ترکه رو گرگ خورده --------------------------------------------------------------- به ملانصرالدین میگن جوان ها شراب میخورن قمار میکنن تریاک میکشن دختر بازی میکنن ... حکم چیه ؟ میگه : گیشنیز --------------------------------------------------------------- سرهنگه داشته امتحان رانندگی می‌گرفته. از یارو می‌پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ طرف میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف می‌کنه می‌پرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف --------------------------------------------------------------- یه روز یه پسره رو میبرن کلانتری ، میگه چرا منو آوردین اینجا ؟؟ میگن واسه عرق خوری .. میگه پس چرا نمیارین بخوریم؟ --------------------------------------------------------------- پسر خوب چگونه پسری است ؟ پسری که اولا دوست دختر نداشته باشه - دوما دوست دختر نداشته باشه - سوما دوست دختر نداشته باشه - چهارما دوست دختر نداشته باشه..... چون دوست دختر بنای اولیه منحرف شدن این گل پاک و معصوم است  --------------------------------------------------------------- پشت کنکوریه نذر میکنه اگه دانشگاه قبول بشه ،،،ننه اش رو با پای برهنه بفرسته کربلا --------------------------------------------------------------- معلم از شاگردش می پرسه: 5 + 5 چند میشه؟شاگردش یه کم فکر میکنه میگه 11 معلم میگه: احمق دستتو از جیب شلوارت در بیار ، دوباره با انگشت بشمار!  --------------------------------------------------------------- میدونی به یه دختر خوشگل که لباس خواب پوشیده چی میگن؟.............. میگن : شب بخیر --------------------------------------------------------------- روزگاریست همه عرض بدن میخواهند / همه از دوست فقط چشم و دهن میخواهند / دیو هستند ولی مثل پری می‌پوشند / گرگ‌هایی که لباس پدری می‌پوشند / آنچه دیدند به مقیاس نظر می‌سنجند / عشق‌ را همه با دور کمر می‌سنجند / خب طبیعی ست که یک روزه به پایان برسد / عشق‌هایی که سر پیچ خیابان برسد  --------------------------------------------------------------- دختره تو جلسه خواستگاری یه باد صدا دار ازش در میره ، داماد از بس میخنده می افته می میره رو سنگ قبرش می نویسند نسیمی آمد و گلی بر باد رفت --------------------------------------------------------------- پسره تو کلیسا نشسته بوده، یهو می‌بینه یه دختر خیلی خوشگل میاد تو. میدوه میره پشتِ یه مجسمه قایم میشه. دختره میاد میشینه جلوی محراب و میگه: ای خدا! تو به من همه چی دادی ، پول دادی ، قیافه دادی ، خانواده خوب دادی... فقط ازت یه چیز دیگه میخوام... اونم یه شوهر خوبه ...یا حضرت مسیح‌! خودت کمکم کن! ترکه از پشت مجسمه میاد بیرون میگه: عیسی هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم میرم! --------------------------------------------------------------- طرف عروسی میکنه، هفته بعد دست خانوم رو میگیره میبره دکتر ، میگه: اقای دکتر ما بچه دار نمیشیم!! دکتره میپرسه: چند وقته ازدواج کردین؟ طرف میگه: یک هفته است!! دکتره شاکی میشه، میگه: داداش من، این زنه ، مایکرووِیو که نیست --------------------------------------------------------------- یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم ، وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم ، پر پروانه شکستن هنر انسان نیست ، گر شکستیم ز غفلت،من و مایی نکنیم ، یادمان باشد سر سجاده عشق ، جز برای دل محبوب دعایی نکنیم ، یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد ، طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم --------------------------------------------------------------- اصفهانیه داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام میدن یا نه --------------------------------------------------------------- غضنفر میره رستوران، گارسون میخواد بزارتش سر کار میگه: غذای امروز «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه : «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی --------------------------------------------------------------- پسره ، دختر محلشون را نشون میکنه ، رفیقاش میان با سنگ میزنن --------------------------------------------------------------- تُو قلبمی ، تُو خونمی ، تُو تموم وجودمی ........ رفتم دکتر ، میگن انگل داری --------------------------------------------------------------- به دختره می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم --------------------------------------------------------------- دو تا دانمارکی با هم همسایه بودن ... هر سی ثانیه برق یکیشون می رفت ... تحقیق می کنن می بینن از چراغ راهنمایی برق میدزدیدن --------------------------------------------------------------- به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه! --------------------------------------------------------------- دیگه از چشم افتادی . می فهمی؟ ..............صاف افتادی تو قلبم --------------------------------------------------------------- شیرفرهاد میره تو صف نونوایی، شاطر نونوائی میگه: نون تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن. ترکه میگه: ببخشید اگه میشه جمع‌تر وایسین نون به ما هم برسه --------------------------------------------------------------- عربه بلال می خوره تا صبح اذان می گه --------------------------------------------------------------- یه مرده ، زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا شکر که فیلم بود --------------------------------------------------------------- یارو میره حرم داد می‌ زنه : آقایون شلوغ نکنید! حاجت ها قاطی‌ می‌شه! من پارسال اومدم ، حامله شدم --------------------------------------------------------------- غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما این رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین --------------------------------------------------------------- همیشه برای کسی بخند که میدونی به خاطر تو شاد میشه... واسه کسی گریه کن که میدونی وقتی غصه ‏داری و اشک میریزی برات اشک میریزه... برای کسی غمگین باش که در غمت شریکه... عاشقه کسی ‏باش که دوستت داشته باشه --------------------------------------------------------------- پیروزی افتخار آمیز دانشمندان ایرانی در عرصه انرژی هسته ای و دستیابی آن عزیزان به اورانیوم غنی شده رو ولش کن "خودت چه طوری؟ --------------------------------------------------------------- یه برره ای به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ یارو می گه : آره ، تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما --------------------------------------------------------------- یک گاو نر دنبال یک گاو ماده می افته گاو ماده هی فرار می کرده دست آخر به یک کوچه می رسه که بن بست بوده برمی گرده و با حالت درماندگی می گوید آخه چی از جون من می خوایی گاو نر می گه مااااااااااااااااااااااچ --------------------------------------------------------------- گوش بده ببین چی میگم . اگه یکی بهت پی ام داد گفت من حسن هستم و سراغ منو از تو گرفت بگو نمی شناسمش. این یارو شماعی زاده فکر می کنه گیتارش دست منه --------------------------------------------------------------- یه پسره به دختره میگه بوس میدی؟ میگه نه ! پسره میگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من خودم زن دارم  --------------------------------------------------------------- یه برره ای میمیره ، شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن .... ۶۰ تاشون حالیش می کردن   --------------------------------------------------------------- سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری ، هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب ..... از جیب و جان که بر آید ...... کز عهده خرجش به در آید  --------------------------------------------------------------- یه دفعه یه پسره داشته راه میرفته میخوره زمین هواااااااااا میره نمیدونی تا کجاااااااا میره  --------------------------------------------------------------- یارو زنگ میزنه ۱۱۰ میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه ، برو صندلی جلو بشین --------------------------------------------------------------- یه روز یه بابائی سوار تاکسی میشه ، به راننده میگه آقا لطفا من را دو نفر حساب کنین ، راننده برمیگرده میگه من تو رو پشم ...... حساب نمیکنم --------------------------------------------------------------- یه بچه خوشگله ریش بزی میذاره ، گرگه میاد میخورتش  --------------------------------------------------------------- یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی میگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه میگه و میخنده .... سومی میگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم --------------------------------------------------------------- یارو ماشینش تو برف گیر میکنه زنجیر نداشته ، سینه میزنه --------------------------------------------------------------- دختر و پسره داشتن با هم قایم باشک بازی میکردند ، دختره به پسره میگه تو چشم بگذار اونوقت من میرم قایم میشم ، اگه تونستی منو پیدا کنی بغلم کن و بوسم کن ، اگه هم نتونستی منو پیدا کنی من زیر راه پله قایم شدم !   --------------------------------------------------------------- گرگه میره در خونه شنگول و منگول در میزنه ، مامانشون میگه بیا تو بچه ها نیستن  --------------------------------------------------------------- زن خوب برای ازدواج باید سه تا خصلت داشته باشه : 1 - نجیب باشه یعنی با جیب آدم کاری نداشته باشه ........... 2 - خانه دار باشه یعنی از خودش خونه داشته باشه 4 - مثل ماه بمونه یعنی شبها بیاد و صبح بره ( بره خونه باباش ) ............... 5 - البته در حد متعالی این که باباش وضعش توپ باشه و 3 تا سکته هم کرده باشه  --------------------------------------------------------------- به آسمون نگاه میکنم تو رو میبینم ... به دریا نگاه میکنم تو رو میبینم ... به دشت های سبز نگاه میکنم تو رو میبینم و حتی وقتی به قلبم نگاه میکنم تو رو میبینم ... بابا بیا برو اونطرف بگذار یه چیز بهتر ببینیم  --------------------------------------------------------------- این هم یه شعر واسه بعضی دخترهای امروزی : آخر یه روز تیک میگیری ، لباسهای شیک میگیری ، بابات را میکنی کچل ، تا بینی رو کنی عمل ، با همراهت زنگ میزنی ، عینک رنگ رنگ میزنی ، این دل و اون دل میزنی ، هی به موهات ژل میزنی ، جنس لباسات تریکو ، موزیک فقط از انریکو ، جوراب های فسقلکی ، روسری های الکی ، با اشوه های شُتری ، میشینی پشت موتوری ، تو خیالت خیلی تکی ، فکر میکنی با نمکی ، خوشی با این تیپ خفن ، حالا قشنگی مثلا ؟ ----------------------------------------------------------------- از یه نفر میپرسن اولین کسی که رفت مکه حاجی شد کی بود میگه حاج زنبور عسل ----------------------------------------------------------------- از یه بچه مشنگه میپرسن پس جواب خون شهدا را کی باید بده ، میگه خب معلومه آزمایشگاه ------------------------------------------------------------------- از یه لره میپرسن تو شما آدم مشهور هم هست میگه آره .... سوفیا لُره ! ، الیزابت تای لُر ، لُر و هاردی .... یه ماده شیمیائی هم هست که اختراع خودمونه بهش میگن کلُر  ------------------------------------------------------------------- یه بار یه بچه از باباش میپرسه : بابائی وقتی شما با مامانی میرفتین ماه عسل من هم بودم ، بابائه میگه آره عزیزم تو هم بودی ... رفتنی پیش من بودی ، برگشتنی پیش مامانت ------------------------------------------------------------------- آقا ماشا ا... میره تو بانک وام بگیره ، ضامن نداشته منفجر میشه ------------------------------------------------------------------- یه دفعه یه آبادانیه تو بیابون گم میشه ، و داشته از تشنگی میمرده .... خلاصه هی میگفته آب آب آآآآآ آب .... یه دفعه میرسه به یه چشمه دستاشو میزنه تو آب میکشه به موهاش میگه آخیــــــــــش ، وُلک راحت شدم تیپ موهام خراب شده بود داشتم میمردما ------------------------------------------------------------------- آقا ماشاا... را میبرن بهشت ، زیر پای مادران له میشه ( آخه بهشت زیر پای مادران است )  ------------------------------------------------------------------------------------ با عرض معذرت این دو ، سه تا جک پائینی یک کم ضایع بازی داره ها ، شما نخونید ..... خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه:‌ اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن،‌ بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟ بچهه میگه:‌ هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه. بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه.‌ معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد! بعد شاگرده میگه:‌ خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه :‌ بپرس. پسره‌ میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن، اولی گاز بزنه، ‌دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟! معلمه یکم فکر میکنه، میگه:‌ خوب معلومه،‌ سومی! بچهه میگه:‌ نه...جوابتون درست نبود. اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده، ولی از طرز فکرت خوشم اومد ------------------------------------------------------------------- ترکه میره دکتر، میگه: آقای دکتر مدتیه که احساس پوچی میکنم! دکتره میگه: یعنی چی؟ ترکه میگه: مثلاٌ الان یک ساله میدونم که زنم خرابه.. ولی عین خیالم نیست! دکتره میگه: خوب تو بعضی شرایط این میتونه طبیعی باشه. ترکه میگه: نه آقا دکتر، آخه دخترم هم تو کار هروئینه، ولی من خیالیم نیست. دکتره میگه: خوب این هم دلیل نمیشه... ترکه میگه: نه آخه آقای دکتر، الانم که شما جلوم نشستین، انگار دارم با .....م حرف میزنم --------------------------------------------------------------------  یه دفعه بامشاد داشته با پیچ گوشتی به ناف شکمش ور میرفته یکهو پیچ شکمش باز میشه باسنش می افته  ---------------------------------------------------------------------  اول سرش را با تُف خیس میکنیم .... بعد سیخش میکنیم .... بعد میکنیمش تو سوراخ ......... ما اینطوری سوزن را نخ میکنیم شما چطوری ؟   ---------------------------------------------------------------------- یه دفعه یه کُرد را میبرن جهنم فردا میبینن هیچ کسی تو جهنم نیست ... تحقیق میکنن میبینن کُرده همه را ( قاچاقی ) برده بهشت ---------------------------------------------------------------------- به آقای پشندی میگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. میگه شکرالله ، حمدلله ، سیندرلاه  ---------------------------------------------------------------------- یه دفعه یه آفتاب پرست میره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " میکنه ---------------------------------------------------------------------- !!!! یه دفعه پلیس ( بامشاد ) را میگیره بهش میگه کارت ماشین ، گواهینامه ، بیمه ..... بامشاد میگه باید با اینها جمله بسازم ----------------------------------------------------------------------   به یارو میگین حال ساده را تعریف کن ،..... میگه لب گرفتن ---------------------------------------------------------------------- یک روز تو ی جهنم شلوغ بوده و همه می زدند و می رقصیدند  یکی می پرسه چی شده ..... می گویند : آخ جون پروند ه ها گم شده ، پروند ه ها گم شده ---------------------------------------------------------------------- دکتر نظام وظیفه پسر لاغری را معاینه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دلیل ضعف جسمانی پسره با خوشحالی گفت : آخ جون فوری میرم زن میگیرم  دکتره نوشت : و همچنین ضعف عقلانی     ----------------------------------------------------------- یه روز چند تا رفیق میخواستن برن گردش ، تهرانیه میگه ماشینش با من ، رشتی میگه نهارش هم با من ، شیرازیه هم میگه تخمه و چای هم با من ، اصفهانیه میگه پس حالا که همتون یه چیز میارین منم داداشم را میارم ----------------------------------------------------------------------- یه روز میبینن عزرائیل ماکسیما خریده ، میگن عزرائیل وضعت خوب شده ، میگه حقوق اضافه کاری های زلزله بم را جمع کردم  ----------------------------------------------------------------------- مادر : پسرم ، من دارم می رم خرید یه وقت به کبریت دست نزنی ها پسر : نه مامان جون من خودم فندک دارم     ----------------------------------------------------------------------- از خشایار پرسیدند : گاو بهتره یا گوسفند  خشایاره میگه : گاو بهتره  می پرسند چرا  میگه : گاو وقتی میخواد بره آنطرف جاده اول سمت راست نگاه میکنه بعد سمت چپ رو ، بعد میره ، ولی گوسفند عین گاو سرشو میندازه پایین رد میشه     ----------------------------------------------------------------------- یه روز صبح یه پیرزنه میره کلانتری میگه دیشب دزد اومده خونه ام و به من تجاوز کرده   افسر مربوطه ازش می پرسه مگه شما بیدار بودی   پیرزنه میگه : نه افسره میگه : پس از کجا فهمیدی بهت تجاوز شده پیرزنه میگه : صبح که بیدار شدم دیدم جیگرم خنک شده   ----------------------------------------------------------------------- بهروز خالی بند یه زن حامله رادر اتوبوس میبینه و به او میگه : خانم این چیه  خانومه میگه : معلومه بچه ام است دیگه  بهروزه میگه : دوستش داری خانومه : آره خوب، خیلی   میگه : پس چرا قورتش دادی ----------------------------------------------------------- یه بچه ایی تازه بدنیا اومده بوده ، شیر مامانشو نمی خورده ، هر زن دیگه ای هم آوردن ، فایده نداشته بچه شیر اونا رو هم نمی خورده تا اینکه یه زن سیاه میارن بچه شیرشو می خوره بابائه می گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شیرکاکائو می خواستی ما نمی دونستیم    ----------------------------------------------------------------------- خشایار قله اورست رو فتح میکنه ، خبرنگارها جمع میشن و ازش می پرسند : آقا رمز موفقیت شما چی بود  خشایاره میگه : والله آقا من این چیزها حالیم نیست ، اگه بازم بهم بار بخوره میارم این بالا  ----------------------------------------------------------------------- آقا غلام تو اتوبوس کنار یه خانم چاقی نشسته بود یه نیگاه به خانومه کرد و گفت : راستی خانم اسم شما چیه  خانمه گفت : غنچه آقا غلام گفت : شما وا بشین دیگه چی چی میشید  ---------------------------------------------------------------------- یک روز غضنفر خواب میبینه بزرگترین نون بربری دنیا را خورده صبح که بلند میشه میبینه لاحافش نیست    ========================================== مطالب جدید زیر که بصورت خبیثانه ای بر ضد آقایان خوشگل ، خوش تیپ و با وفا نوشته شده توسط یکی از دوستان خیلی عزیز برای ما ارسال شده است ... شما زیاد جدی نگیرید   - چرا مغز مردها گرونتر از مغز زنهاست؟  - آخه زنها از مغزشون تا به حال استفاده کرده اند! ------------------------------------------------------------------------ - ببین خانوم, تو روزنامه نوشته که مردها به طور متوسط در روز از پونزده هزار کلمه برای صحبت کردن استفاده میکنند, ولی زنها از سی هزار کلمه. دیدی ثابت شد شما زنها بیشتر حرف میزنین تا ما مردها؟ - هیچ هم همچین چیزی نیست. فوقش ثابت شده که ما هر حرف رو باید دو بار بزنیم تا توی مخ شماها فرو بره! - ... ببخشید چی گفتی؟ ------------------------------------------------------------------------- تلفن همراه تنها چیزیه که مردها سرش دعوا دارند که مال کدومشون کوچیکتره... ------------------------------------------------------------------------ بهترین انتقام از زنی که شوهرتون رو از چنگتون در آورده چیه؟ بذارین شوهرتون مال اون بمونه! ------------------------------------------------------------------------- - مامان من شنیده ام تو بعضی از کشورها زن و شوهر قبل از ازدواج همدیگه رو نمیشناسن! راسته؟ - دخترم تو همه جای دنیا وضع همینه! ------------------------------------------------------------------------ - بهترین مدرک دروغ بودن قصه ها چیه؟ - شاهزاده افسانه ای همیشه خوش تیپ و باهوش و پولدار و مجرده! ------------------------------------------------------------------------ آگهی نیازمندی: به پنج مرد زرنگ و کاری یا یک زن نیازمندیم... ------------------------------------------------------------------------ یه مرد متاهل تنهایی میره مسافرت. وقتی برمیگرده زنش میپرسه: - خوش گذشت؟ - عالی بود! خیلی کیف کردم! - خوب حالا چقدر خرجت شد؟ - ده هزار دلار! خوب معلومه که حسابی دعواشون میشه. خانمه میگه حالا که اینجور شد من هم تنها میرم مسافرت. وقتی برمیگرده شوهره میپرسه: - خوش گذشت؟ - عالی بود! خیلی کیف کردم! - خوب حالا چقدر خرجت شد؟ - ده دلار!  - مگه میشه؟ - چرا نمیشه؟ شب اول ده دلار دادم یه نوشیدنی دم بار خوردم, بعد با یه احمقی مثل تو آشنا شدم! ------------------------------------------------------------------------ فالگیر: فردا شوهرتون میمیره! زن: اینو که خودم میدونم. بهم بگو گیر پلیس میفتم یا نه!  ------------------------------------------------------------------------ هر زن باهوشی میلیونها دشمن داره: همه مردهای احمق! ------------------------------------------------------------------------ وقی خدا مرد رو آفرید داشت تمرین میکرد! ------------------------------------------------------------------------ - چرا روان درمانی مردها کمتر از زنها طول میکشه؟ - معمولا باید در روان درمانی به دوران کودکی بازگشت و مردها همیشه در همون دوران به سر میبرند! ------------------------------------------------------------------------ - به مردی که نود و نه درصد مغزش از بین رفته چی میگن؟ - خواجه! ------------------------------------------------------------------------ مرد: عزیزم, من میخوام از تو خوشبخت ترین زن دنیا رو بسازم! زن: خیر پیش! ------------------------------------------------------------------------  فرق یک مرد با یک گربه چیه؟ - یکیشون یه موجود دله است که بی چشم و روئه و براش مهم نیست که کی بهش غذا میده, اون یکی یه حیوان ملوس خانگیه. ------------------------------------------------------------------------ - فرق بین یک مرد باهوش و هیولای لاک نس چیه؟ - هیولای لاک نس تا به حال چند بار دیده شده! ------------------------------------------------------------------------ - وقتی یه زن میبینه که شوهرش داره زیکزاک تو حیاط میدوه باید چیکار کنه؟ - هیچی, باید بهتر هدف بگیره و به شلیک کردن ادامه بده!  ------------------------------------------------------------------------ - وقتی خدا حوا رو آفرید چی گفت؟ - کار نیکو کردن از پر کردن است! ------------------------------------------------------------------------ - به زنی که همیشه میدونه شوهرش کجاست چی میگن؟ - بیوه. - به مردی که نود درصد قوه عقلانیش رو از دست داده چی میگن؟ - بیوه. ------------------------------------------------------------------------ - چرا مردها از زنهای خوشگل بیشتر از زنهای باهوش خوششون میاد؟ - چون قدرت چشمهاشون بیشتر از قدرت مغزشونه! ------------------------------------------------------------------------ یه پری افسانه ای به یه مرد میگه: یه آرزوت رو بگو تا برآورده کنم. مرده میگه: یه کاری کن که زنم حسابی احمق بشه تا بتونم با خیال راحت بهش دروغ بگم و هی مچم رو نگیره. پریه قبول میکنه و میگه: برو خونه تون. آرزوت رو برآورده کردم. مرده خوشحال میره خونه, میبینه زنش تبدیل به یه مرد شده! ------------------------------------------------------------------------ - خانمم درست سه هفته بعد از ازدواجمون فوت کرد... - خوب پس زیاد زجر نکشیده! البته در جواب این همه خبیث بازی نویسنده مطالب بالا باید گفت که سر یا جای عقل است یا جای مــو ،،، واسه همینه آقایان کمتر مو دارند و بعضی ها هم اصلا مو ندارند .... به نظر شما چرا اکثر سیاستمدارها و پروفسور ها و پولدارها بی مو هستند ؟؟؟! جواب : واسه اینکه عقلشون بیشتر از باقیه کار میکنه ،،، راستی چرا مُد شده دختر ها موهاشون را خیلی بلند میگذارند ******************************************** یه نفر داشته با زنش دعوا میکرده که : تو که از من خوشت نمیومد پس چرا سر سفره عقد با صدای بلند داد زدی بـــــــــــله ،،، زنه میگه : من به تو نگفتم بله ،، یکی از من پرسید با این مرتیکه عوضی میخواهی ازدواج کنی من داد زدم بـــــــــــله   یارو میره خونه میبینه یه مرده تو خونشون با زنش نشسته .. میاد جلو میگه تو کی هستی با زن من نشستی ... طرف میگه راستش من خلبانم اما هواپیما سقوط کرد افتادم تو خونه شما ... یارو یه نگاه میکنه میگه این ارتش هم چه خر تو خریه ها ، دیروز هم یکی از نیرو دریائی کشتی شون غرق شده بود نزدیک بود تو وان حموم غرق بشه یه روز بهروز خالی بند سرما میخوره صداش میگیره اون هم مجبور بوده با صدای یواش و از ته گلو حرف بزنه ( مجسم کنید حالت را) ... خلاصه یه کاری پیش میاد میره آیفون همسایشون را میزنه .. زن همسایه آیفون را بر میداره میگه کیــه ، بهروزه با صدای یواش میگه حاج آقا هستن ، زنه میگه نه نیستش بیا تو به خشایار میگن با شمشیر جمله بساز ، میگه فولاد فدات شم شیر بخور خشایار و بهروز خالی بند را میبرن جهنم ، اما وسط راه میگن به شما یه آوانس میدیم ،، میگن چیه ،میگن اینجا 2 نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها یکی جهنم خارجی ها ، میپرسن فرقش چیه ، میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز ،،،، خلاصه خشایار میگه من میرم تو جهنم خارجیا و بهروز هم میاد تو جهنم ایرانیا ..... یه چند ماهه بعد خشایار میبینه خیلی ناجوره اینجا میگه بیچاره بهروز خالی بند که هر روز قیر میخوره ، خلاص میره میبینه بهروز با رفیقاش نشستن دارن حال میکنن و چاخان خبری هم از قیر داغ نیست ،خشایاره میگه جریان چیه ، مگن بابا اینجا آخه جهنم ایرانی هاست یک روز قیرش نیست ، یک روز قیرش هست قیفش نیست ، یه روز دو تاش هست یارو نمی یاد سر کار  ( برنامه کودک کار و اندیشه را که یادتون هست ) ،، قزوینیه میره صدا و سیما میگه ببخشید آقا اون بچه که هی میگفت ( من کـــارم من کــارم ) کدومـــــه !!!  یه بنده خدائی یه تیکه جور میکنه اما جا نداشته ، خلاص هر چی این در اون در میکنه خونه خالی گیرش نمیاد ، یه هو میبینه یه تریلی گوشه خیابون پارکه ، خلاصه میرن زیر تریلی و تو حس بودن کـــــــــــــه میبینه یکی زد سر شونش !!! طرف بر میگرده میبینه وای یه افسره است میگه بله قربان چی شده ، سروانه میگه شما اینجا دارین چی کار می کنین ، یارو هول میکنه میگه هیچی قربان دارم روغن ماشین را عوض میکنم ، سروانه میگه عزیزم اولا روغن ماشین را از این طرفی میشن و عوض میکننن نه اون طرفی ، دوماً تریلی نیم ساعته رفــته   آقا غلام زنگ میزنه 110 میگه آقا صدی ده طرف میگه بله بفرمائید غلامه میگه بی انصاف تو بازار صدی پنج نزول میدن طرف شب عروسیش بوده خلاصه به داداش کوچیکش میگه برو یه بسته کــرم از داروخونه بگیر بیار .. آقا این بچه میره میخره میده دست داداش دوماده اونها هم میرن تو حنجله ..... خلاصه مبینن یه ساعت شد نیومدن دوساعت شد سه ساعت شد یه روز شد میبینن عروس دوماد نمیان بیرون ، میگن بابا اینها مگه چه کار میکنن ، بچه میگه من بگم من بگم ، میزنن تو سر بچه میگن وااااا ، بچه چه معنی داره از این حرفها بزنه ، خلاصه سرتون درد نیارم یه روز شد دو روز شد یه هفته شد مبینن نمیان بیرون ، میگن بچه تو که میدونی چرا نمیان بیرون ،،، پسره میگه راستش داداش گفت برو یه بسته کــرم بخر ، مغازه بسته بود من هم یه بسته چسب دوقلو خریدم بهش دادم  1- خشایار به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم! رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟! خشایار میگه: بابا من که راضیم، ننه ام هم که راضیه، فقط مونده شاه و دخترش!  یه حاجی اصفهانیه میره خونه یه بابائی مهمونی و شب هم می مونه ، خلاصه نصفه شب بوده که صاحب خونه هوس خانومش را میکنه ، حالا از یارو اصرار از حاج خانوم انکار که بابا یارو اصفهانیه بیدار میشه میبینه آبرومون میره ، یارو آخرش شاکی میشه میگه خوب برو به بهونه آب خوردن از یخچال ، نور یخچال می افته ببین طرف خوابه یا نه ، حاج خانوم هم میره میبینه بــله اصفهانی خوابه خوابه ، خلاصه میان و مشغول میشن ..... صبح حاجیه بلند میشه به صاحب خونه میگه ( با لهجه اصفهونی ) حج آقا دیشب خیلی تشنم بود ،، صابخونه میگه حاجی آب که بالا سرتون تو یخچال بود بر میداشتین میخوردین ،، اصفانیه میگه نـــــــــــــه حج آقا ، دیشب یکی اومد اینجا یه لیوان آب خورد تا صبح می ک ....... نش  2 - مهران مدیری 2 تا دزد میگیره زنگ میزنه به 220   3- طرف خیلی شاکی میره ثبت‌احوال، میگه: آقا این اسم من خیلی ضایعه ، باید حتماٌ عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه، مگه اسمتون چیه؟ طرف میگه: خشایارِگهُ‌چهره ! کارمنده میگه: آره خوب حق دارید، باید حتماً عوضش کنید. حالا چه اسمی میخواید بگذارید؟ خشایار میگه: خشایار ان‌چهره!     بهروز خالی بند پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره 5- از خشایار میپرسن: میدونی USA مخفف چیه؟ میگه: یوم‌الله سیزده آبان ! نــــــــــــــه غلام 6- بهروز خالی بند رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. بهروز خالی بند یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟!  9- بهروز خالی بند تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع میکنن نظر کارشناسی دادن. بالاخره بعد یک مدت افسر راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه خودشون چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده. بهروز خالی بند شاکی میشه، داد میزنه: ساکت.. ساکت... دیگه اینجا کسی جز جناب سروان حق گه خوردن نداره ها!  11- بهروز خالی بند زنگ میزنه فلسطین، میبینه اشغاله!  12 - آقا غلام دست میذاره به برق فیوز می پره ، فیوز رو میزنن غلامه می پره 13- بهروز خالی بند سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته‌: ظرفیت 12 نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیه‌ها! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم؟!  14- به اکبر عبدی میگن دوست داری خشایار بمیره ارثش به تو برسه ، اکبره میگه نه ، دوست دارم بکشندش تا دیه هم بگیرم  15- از آقای خیابانی میپرسن: به نظر شما اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، به کره و چین هم حمله کنه تکلیف ایران چی میشه؟ خیابانی میگه: چی میشه نداره که، ایران میره جام جهانی!    17 - خشایار مستوفی داشته میمرده ، ملت ریخته بودند دورش ببینند دم آخری چی میگه ، خشایار میگه به ارواح باباتون من همه نماز روزه هام را گرفتم فقط 60 سال واسم طهارت بگیرین ! 18- از ناتاشا میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که 4تاست؟ ناتاشا انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!  19- مامان بهروز داروخونه داشته، یک روز جلو در مغازه بزرگ مینویسه: سوسک کش جدید رسید! خلاصه بعد یک مدت یک بابایی میاد تو میگه: ببخشید، جریان این سوسک‌کش جدید چیه؟ این خونة ما رو سوسک سر گرفته. ننه بهروز میگه: این دارو خیلی جدیده و بازدهیش هم تضمینیه. شما این دارو رو میریزید تو یک قطره چکون، بعد کشیک میکشید تا سوسکها رو بگیرید. هر سوسک رو که گرفتید، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازین دارو میچکونید، بعد از یک مدت سوسکها کور میشن و خودشون از گشنگی میمیرن! یارو کف میکنه، میگه: خوب آخه اگه سوسکها رو بگیریم که همونجا درجا می‌کشیمشون! طرف ما میره تو فکر، بعد یک مدت میگه: آره خوب، ازون راهم مِشه!  20- آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله میدوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد میزنه درازش میکنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت که نشده؟ آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش میکنه، چشمش میافته به شلوارش، میگه: چی چیو طوری نشده، ولک زدی حسابی پیچوندی!  21- میخواستن بهروز خالی بند رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گــرد، میگن برو یک گوشه بشین!  26- یه بابائی تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. رانندة قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، یارو یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن! خلاصه یارو رو میگیرن میبیرن بازجویی، اونجا بازجوه بهش میتوپه که: مرتیکة خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! طرف میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردم!  28- طرف کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!  29- بعد از عمری داریوش میاد ایران، اجرا زنده میگذاره تو استادیوم آزادی. خلاصه دیگه ملت داشتن خودشون رو خفه میکردن، داریوش هم میاد خیلی حال بده، از ملت میپرسه: چی میخواین براتون بخونم؟ یک ترکه ازون پشت داد میزنه: اِبـــی بـخـــون.. اِبـــی بـخـون!  30- از ننه بهروز میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا این که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3شون کردن!  31- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه:...ها! پس حتماٌ برج ایفله!  32- غلام میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غلامه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غلام میگه: بابا این عجب خیار گنده‌ایه!  33- یه جوونه میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! طرف هول میشه، میگه: شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!  35- ماشین بهروز رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن، رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد! بگـــیـــرینش! یهو خشایار داد میزنه: هیچ خودتونو ناراحت نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن، میپرسن: چرا؟ خشی میگه: من شمارشو برداشتم!  36- فولاد می افته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن!  39- یه بابائی سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از طرف میپرسه: شما چی؟ یارو میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم باز میکنیم میخوریم!  40- شیخ پشم الدین کشکولی یه کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن!  41- یه پیرمرده و یه پیرزنه و یه پسره و یه دختره تو یه کوپه قطار با هم بودن،‌ قطار میره تو تونل و همه جا تاریک میشه،‌ یهو یه صدای ماچ و بعد هم یه صدای کشیده میاد! قطار از تونل میاد بیرون همه نشسته بودن سر جاشون. پیرزنه با خودش میگه: عجب دختر متین و باحیاییه! با اینکه جوونه و دلش میخواد ولی به کسی راه نمیده، تا یارو بوسیدش ، گذاشت زیر گوشش! دختره با خودش میگه: عجب پیرزنه نجیبیه! با اینکه سنش بالاست و کسی تحویلش نمیگیره، بازم نمیذاره کسی ازش سوء استفاده کنه. پیرمرده هم با خودش میگه:‌ بابا عجب بدبختیه‌ها! یکی دیگه حالش رو میکنه ما کشیده رو می‌خوریم! پسره هم با خودش میگه: چه حالی میده آدم کف دستش رو ببوسه محکم بزنه تو گوش بغلی!  42- به عربه میگن تا حالا موز خوردی؟ میگه: آره ولک، همون که هستش یک وجبه؟!  45- یه هواپیما تو قبرستون تبریز سقوط میکنه، فردا رادیو تبریز میگه: شب گذشته یک فروند هواپیمای توپولوف در حومة شهر تبریز سقوط کرده و تا این لحظه 34513 جسد کشف شده! عملیات برای یافتن اجساد بقیه قربانیان در قبرستون همچنان ادامه دارد!  46- از من نوار مغزی میگیرند، میبینند بیست دقیقه اولش خالیه!  47- سه تا پسره با هم کل گذاشته بودن، اولی میگه: بابای من مهم‌ترین آدم مملکته. دوتای دیگه میپرسن: مگه بابات چیکارس؟ میگه: بابای من رئیس‌جمهوره. هر قانونی که بخواد گذاشته بشه رو باید اول بابای من امضا کنه. دومی میگه: برو بابا حال نداری. بابای من عمری پوز بابای تورو میزنه! اولیه میگه: مگه بابات چیکارس؟ پسره میگه : بابای من نماینده مجلسه.. تا بابای من رای نده، عمری قانونای بابای تو تصویب نمیشن. سومی برمیگرده میگه: باباهای شما جلوی بابای من پشم هم نیستن! اون دو تا میپرسن: مگه بابات چیکارس؟ پسره میگه: بابای من پاسبونه... جلوی خیابون وامیسته، پونصدتومن میگیره، میشاشه به قانون باباهای هردوتون!  48- ترکه میره خواستگاری، اسم دختره پروانه بوده ولی ترکه قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم! خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، ترکه میگه: دست شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا اسم من پروانه‌ست نه آهو.ترکه میگه: ای بابا فرقی نداره... حیوون حیوونه دیگه!  49- یه بچه مومنی سنگ مینداخته تو صندوق صدقات، ازش میپرسن: بابا این چه کاریه میکنی؟! میگه: میخوام به انتفاضه کمک کنم!  51- میخواستن الهی قمشه‌ای رو ترور کنند، تو سشوارش بمب میگذارن!  52- تو تبریز حکومت نظامی بوده، یارو سروانه به سربازش میگه که تو اینجا کشیک بده، از هفت شب به بعد هرکسی رو خیابون دیدی در جا بزنش. حرفش که تموم میشه، تا میاد بره سوار ماشینش شه، میبینه صدای گلوله اومد. برمیگرده میبینه سربازه زده یک بدبختی رو کشته! داد میزنه: احمق! الان که تازه ساعت پنج بعد از ظهره! سربازه میگه: ایلده قربان این یک آدرسی پرسید که عمراٌ تا ساعت نه شب هم پیداش نمیکرد!  53- به آبادانیه خبر میدن که بابات مرده، میگه: آخ جون... از فردا تریپ مشکی با عینک دودی !  54- به ملانصرالدین میگن: میدونی امام حسین کجا دفن شده؟ میگه: نه. میگن: کربلا. میگه: ای خوشا به سعادتش!  55- یارو میره تو یک قهوه‌خونه، به قهوه‌چی میگه: داش حال میکنی یک جک عربی بگم؟! قهوه‌چیه میگه: ببین ولک، من خودم عربم، این یارو هم که کنار دستت نشسته هم عربه، درضمن قهرمان کشتیه. اونی که رو میز سمت چپ نشسته هم عربه، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره. حالا هنوز میخوای جک عربی تعریف کنی؟! یارو میگه: نه والله، حوصله ندارم سه بار توضیح بدم  56- سه تا ترکه رفته بودن ایستگاه راه‌آهن، تا میرسن تو یهو قطار حرکت میکنه، اینها هم میگذارن دنبال قطار حالا ندو کی بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختی، یکیشون میرسه به قطار و میپره بالا و دستشو دراز میکنه دومی رو هم سوار میکنه، ولی سومی بندة خدا هرچی میدوه نمیرسه. خلاصه خسته و کوفته برمیگرده تو ایستگاه، یک بابایی بهش میگه: آقاجان چرا اینقدر خودتونو خسته کردید؟ قطار بعدی نیم ساعت دیگه حرکت میکنه، وامیستادید با اون میرفتید. ترکه نفس زنان میگه: منم نمیدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا رفیقام اومده بودن بدرقم!  57- یه گیجی مثل من میره زیر ماشین، رفقاش با دمپایی و سنگ میزنن درش میارن!  58- یک شب تلویزیون فیلم سینمایی خانه کوچک رو گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلویزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن!  60- ترکه و لره رفته بودن شکار، ترکه از دور یک شیر میبینه، نشونه میگیره میزنه... تیرش خطا میره و میخوره به دم شیره. شیره هم شاکی میشه، میدوه طرفشون که سرویسش کنه. ترکه جنگی میره بالای درخت، میبینه لره همینجور اون پایین واستاده، بهش میگه: بابا بیا بالا، الان میاد دهنتو سرویس میکنه. لره یک نگاهی بهش میکنه، میگه: برو گیتو بخور! مگه من زدم؟!  61- معلمه از شاگردش میپرسه: دو دو تا چند تا میشه؟ پسره میگه: شونزده تا! یارو شاکی میشه، میگه: همین خنگ بازیا رو در میارید که ملت میگن ترکا خرن! دو دو تا میشه چهارتا، دیگه اگه خیلی بشه، میشه هشت تا!  62- یه پشت کنکوری ادعای پیغمبری میکرده،رفیقاش بهش میگن: بابا همینجوری که نمیشه! باید بری چهل روز بشینی تو غار، تا از خدا برات وحی بیاد. خلاصه جوونک میره، دو روز بعد با دست و پای شکسته و خونی مالی برمیگرده! رفیقاش میپرسن: چی شده؟! یارو میگه: ما رفتیم تو غار، یهو جبرئیل با قطار اومد!  63- یک بابایی داشته از سر کار برمیگشته خونه، یهو میبینه یک جمع عظیمی دارن تشییع جنازه میکنند، منتها یجور عجیب غریبی: اول صف یک سری ملت دارن دو تا تابوت رو میبرن، بعد یک یارو مرده با سگش راه میره، بعد ازون هم یک صف 500 متری ملت دارن دنبالشون میرن. یارو کف میکنه، میره پیش جناب سگ دار، میگه: تسلیت عرض میکنم قربان، خیلی شرمندم... میشه بگید جریان چیه؟ یارو میگه: والله تابوت جلوییه خانممه، پشتیش هم مادر خانومم... هردوشون رو دیشب این سگم پاره پاره کرده! مرده ناراحت میشه، همینجور شروع میکنه پشت سر یارو راه رفتن، بعد از یک مدت برمیگرده میگه: ببخشید من خیلی براتون متاسفم، میدونم الانم وقت پرسیدن اینجور سوالا نیست، ولی ممکنه من یک شب سگ شما رو قرض بگیرم؟! مرده یک نگاهی بهش میکنه، اشاره میکنه به 500 متر جمعیتی پشت سر، میگه: برو ته صف!  64- یه مشنگی یهو بی هـوا میاد تو اتاق ، خفه میشه!    65- بامشاد دنبال دزد میکنه، از دزده جلو میزنه!  66- آقا خشایار آتیش میگیره میمیره فولاد در مغازش میزنه به علت پدر سوختگی مغازه تعطیل است  68- بهروز میره مسابقة قرائت قرآن، شلوار ورزشی میپوشه!  69- خشایار فولاد رو میگذاره دانشکده افسری، رفیقاش بهش میگن: بابا اینکه درسش خوب بود، میگذاشتی دکتری، مهندسی چیزی میشد، خشی میگه: آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!  70- یاسمن گل بانو صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز امروز قراره یک زمینی بخوریم!  72- یارو سرش میخوره به میلة وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه: ولش کنین ببینم چی میگه!  74- ترکه میره پیتزا فروشی، میگه: ببخشید پیتزا بزرگ چنده؟ یارو میگه: 2000 تومن. ترکه یکم بالا پایین میکنه، میگه: پیتزا متوسط چنده؟ یارو میگه: 1000 تومن. باز ترکه یوخده با پولای جیبش ور میره، میگه: پیتزا کوچیک چنده؟ یارو میگه: 700 تومن. ترکه دست میکنه تو جیبش یک صد تومنی درمیاره، میگه: قربون دستت داداش، یک جعبه اضافه به ما بده!  75- دو تا بلوچه میرن تهران یک فولکس قورباغه ای میخرن، برمیگردن طرف بلوچستان. نزدیکای زاهدان یهو فولکسه خاموش میشه، هرکار میکنن دیگه روشن نمیشه. یکیشون برمیگرده به اون یکی میگه: اوره یاسروک، برو نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده. یاسروک میره درِ کاپوتو باز میکنه، یک نگاه میکنه با تعجب میگه: اوره کَریموک! بیا که ماشین موتور ا! نداره! خلاصه اولی پیاده میشه میاد یک نگاه میندازه، میگه: برو از صندوق عقب ابزار بیار، خودم درستش میکنم! خلاصه یاسروک میره درِ صندوق عقب رو وا میکنه، یهو داد میزنه: اوره کریموک! بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم!  76- یه عاشقی از طبقه صدم یه ساختمون می‌پره پایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت!   77- زن ترکه دو قلو میزاد،‌ ترکه میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،‌ به یارو میگه:‌ حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم!  78- یه ندید بدید میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. آقا با کلاسه هم رو کمربندش یه پرچم میزنه : به زودی دراین مکان یک عدد موبایل افتتاح خواهد شد!  79 - سیاه پوسته میچوسه ، زنش تا یک هفته دوده پاک میکرده  80- بعد از سالها جعبه سیاه تانکی که حسین فهمیده رفته بود زیرش رو پیدا میکنن، توش آخرین جملات حسین ضبط شده بود که میگفته: "...حاجی جون مادرت هل نده،...ده حاجی هل نده! نامرد، این همه نارجک چرا بهم بستی، یک وقت بلا ملا سرم میاد.... حــــــــاجـــــی!  81- عربه با دو تا خیار در دست میره توی یک بقالی، میگه:حاج آقا خیارشور داری؟ بقاله میگه: بله. عربه میگه: پس ولک بی زحمت این دوتا رو هم بشور!  82- یه خونه خرابی پکر و ناراحت نشسته بوده تو یک عرق فروشی و همین جور یک ساعت تمام داشته گیلاس عرقشو نگاه می‌کرده. یارو جاهله با خودش میگه بگذار یکم بخندیم، میره جلوی طرف ، گیلاس عرقشو برمیداره، یه نفس میره بالا. یارو اول یک نگاه غمناک به جاهله میکنه، بعد یهو میزنه زیر گریه! جاهله ناراحت میشه:‌میگه: بابا بیخیال،‌ شوخی کردم ! جون حاجی..اصلاً‌ الان یدونه مَشتی‌شو برات میگیرم، مهمون من! یارو در حین هق هق میگه: نه داداش، تقصیر تو نیست. اصلاً‌ امروز بدترین روز زندگی منه! اولش صبح خواب موندم دیر رسیدم سرکار،‌ رئیسم هم بیرونم کرد! ‌بعد اومدم برگردم خونه، ‌دیدم ماشینم رو دزد برده! رفتم کلانتری، ‌گفتن کاریش نمی‌تونن بکنن...بعد تاکسی گرفتم رفتم خونه یهو دیدم کیف پولم رو گم کردم، ‌یارو راننده تاکسیه هرچی از دهنش درومد بارم کرد .. بعد رفتم تو خونه، دیدم خانم با سه تا از همسایه‌ها تو رختخوابن! آخر تصمیم گرفتم خودمو بکشم، ‌که یهو تو اومدی لیوان سمم رو تا ته خوردی!   83- بابای فولاد میمیره، مجلس ختمش رفیقاش همه میان بهش تسلیت میگن. فولاد خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، ‌شرمنده کردین... ایشالله ختم پدرتون جبران می‌کنم!  84- زنِ آپاندیسش رو عمل کرده بوده، بعد از عمل شوهرش میاد ملاقاتش. منتها زنه هنوز خوب بهوش نیومده بوده و داشته زیر لب هزیون می‌گفته: احمق...بی‌شعور...عوضی! یک دکتری داشته از اتاق رد میشده، میگه: خوب به سلامتی مثل اینکه خانمتون به هوش اومده و داره باهاتون حرف میزنه!  85- ( یاسمن گل بانو ) خودشو میزنه به کوچة علی چپ، گم میشه!  86- تو یکی از دهات اردبیل ملت برای بار اول کیوی میبینن، میرن از ملای ده میپرسن این چیه؟ ملاهه یکم میره تو نخ کیویه، بعد میگه: ایلده تخم مرغیش، که تخم مرغه! ولی من نمی‌فهمم چرا موکتش کردن؟!  87- از پرسپولیسی میپرسن بنفش چه رنگیه؟ میگه: قرمز دیدی ؟! آبیش !  88- ترکه میفته تو جوب،‌ سند میگذاره میاد بیرون!  91- یه مسئولی داشته رادیو پیام گوش میداده،‌ گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بسته‌است، راه انقلاب هم به امام حسین بسته‌است... ‌طرف میگه:‌ باشه بابا بستس که بستس، دیگه چرا هی به امام حسین قسم میخوری؟!  92- یه دانشمنده مثل من یه تیکه یخ گرفته بوده بالا، ‌داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه می‌کرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ طرف میگه: ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!  93- به یکی میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درخته ؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ همون یکی میگه بخاری! یارو کف می‌کنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درخته ؟ باز هم همون یکی میگه: بخاریِه خودمه دوست دارم بگذارمش بالای درخت! اکـــــی 94- یه ترکه داشته از تو جزیره آدم‌خورا رد میشده،‌ یهو میبینه آدم خورا محاصرش کردن. بیچاره جفت می‌کنه با حال زار میگه: ای خدا بدبخت شدم!‌ یهو یک صدایی از آسمون میاد: نترس بندة من، بدبخت نشدی! اون سنگ رو از جلوی پات بردار بکوب به سر رئیس قبیله. ترکه خوشحال میشه،‌ سنگ رو میکوبه تو کلة ‌رئیس قبیله. رئیسِ قبیله جابه‌جا میمیره، باقی افراد قبیله شاکی میشن، نیزه به دست، شروع می‌کنن دویدن طرف ترکه! یهو یک صدایی از آسمون میاد: خوب بنده من، حالا دیگه بدبخت شدی!  95- لره توی اتوبوسِ تهران-خرم‌آباد نشسته بوده، میره به راننده میگه: آقای راننده واسه کی داری رانندگی می‌کنی؟! اینا که همه خوابن!  96- ترکه با چند تا رشتیه نشسته بودن داشتن جوک می‌گفتن، رشتیا برای ترکا جک میگن، نوبت ترکه که میشه،‌ تا میاد بگه: یه روز رشتیه... همه بهش میگن بشین بابا نمیخواد بگی! دوباره یه دور میزنه میرسه به ترکه، باز تا میاد بگه: یه روز یه رشتیه... میپرن وسط حرفش، نمیذارن بگه. بار بعد که نوبت میرسه به ترکه، میگه: یه روز یه ترکه داشته میرفته با سر میخوره زمین! همه رشتیا میخندن بعد ترکه میگه: ‌ولی وقتی بلندش میکنن میبینن رشتی بوده!  97- ترکه زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای دختره گوشی رو ور میداره. ترکه میگه: ببخشید غزال خونست؟!‌ باباهه هم شاکی میشه فحش خوار مادر رو میکشه به ترکه! چند روز بعد دختره ترکه رو تو خیابون میبینه،‌ میگه: ‌بابا چرا ضایع بازی در میاری؟! وقتی بابام ور میداره، ‌یه چیزِ بی‌ربط سر هم کن بگو. ترکه هم میگه ‌باشه . دفعه بعد که زنگ میزنه، باز باباهه گوشی رو ور میداره.‌ ترکه هول میشه، میگه: ببخشید اونجا میدون انقلابه؟! یارو میگه: آره چی کار داشتی؟! میگه: ببخشید، غزال خانم هستن؟!  98- یک سال، یک ماه از محرم گذشته بوده ولی هنوز تو شهر صدای سینه‌زنی میومده. مردم میرن پی ماجرا، میبینن دسته ترکها تو کوچه بن بست گیر کرده    سیگاریه میره لباس فروشی،‌ میگه:‌ ببخشید شلوار نخی دارید؟ یارو میگه:‌بعله. طرف میگه: بی‌زحمت دونخ بدین ========================================================= شعر  عاشقانه ای جدایی تو بهترین بهانه ی گریستن بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیدم  ای نوازش تو بهترین امید زیستن من زاوج لذتی نگفتنی گذشتم  در درشهرستان عشق رشته کوهی است به نام محبت دراین رشته کوه رودی جاری است به نام صفا این رود به آبریزی میریزد به نام وفا همه به آه بلندی میریزند به نام وداع...  دزیرنخل بلند ارزوها می نشینم مرغ خیال را به کرانه های دور پرواز می دهم با خود می اندیشم چقدر زیبا بوداگر...  درروی زمین با تلاقی بنام غرور نبودوهیچ کس را در کام خود نمی کشاندبا خود میاندیشم چقدر زیبا بود اگر... در ساحل محبت وفاداری و صمیمیت گام بر می دا شتم. چقدر زیبا بوذ . چه خوب می شد اگر... شربت تلخ بی وفا یی در کام هیچ رنج دیده ای ریخته نمی شدوهیچ انسانی با تیغ زهر الود تحقیراز پای در نمی امد.چقدر زیبا بود اگر... هیچ کس در زندان سرد وتاریک تنهایی محبوس نمی شد. خوب می شد اگر... دوباره باز می گشتی وغمها تنهایی ها را در هم می شکستی. --------------------------------------------------------------------------------------------  جک دسته اول **اگه گفتی اون چیه که واست مثه یه دوست خوب میمونه. نزدیک ترین چیز به قلبته.بهت اعتماد به نفس میده.از افتادنت جلوگیری می کنه و همیشه بالا نگهت می داره؟؟؟سوتینه دیگه   **نباید میذاشتم بری... اینجا خیلی جات خالیه... بوی عطرت نمیاد... حس بدی دارم... چون همش فکر می کنم تقصیر من بود... آره نباید سیفون رو می کشیدم       **اصفهانی میره عروسی و می‌بینه یکی صد دلاری سر عروس میریزه، یکی دیگه داره تراول چک میده به عروس، جو می‌گیرتش، کارت اعتباریش رو در میاره میکشه لای سینه عروس   **میدونی فرق تو با گاو چیه............؟؟؟؟؟؟شوخی کردم بابا. هیچ فرقی ندارین   **طبق آخرین اخبار رسیده به درخواست هموطنان عزیز هواپیمای ملی پوشان در قزوین فرود می آید   **پدر مادر و خواهر علی دایی رسما اعلام کردن بازی ایران آنگولا به ما هیچ ربطی نداره .علی خودش زن داره     **به قورباغهِ میگن یه ترانه بخون!با صدای قورباغه ای میگه: وُ قِتی صدای پاهات می پیچه.... !   **تو توی وجودمی...تو توی قلبمی...تو توی خونمی...رفتم دکتر گفت انگل داری.   *یارو میره خواستگاری، دختره سبیل داشته، بهش میگه: چرا سبیل داری؟ دختره میزنه زیر گریه، یارو میخواد دلداری بده میگه: مرد که گریه نمی‌کنه!   **سوال:به 15 تا دختر تو استخر چی میگن؟! جواب:رانی هلو سوال:اگه 15 تا زن بودن چی؟ جواب:کمپوت انجیر سوال:اگه 15 تا پیرزن بودن؟ جواب:یه کاسه سیرابی   **بنابر اطلاعیه وزارت بهداشت کشور برای جلوگیری از تولد نوزاد با آنفولانزای مرغی قبل از روابط جنسی حتما تخم شوهرتان را سی دقیقه در آب بجوشانید   **سرخ پوستها موقع حمله به قزوین میگن: آکومبا، بومبا، یاکومبا! وقتی که از حمله بر می‌گردند میگن: نکن بابا، نکن بابا.نکن بابا...   **بچه اصفانیه به باباش میگه :بابا چرا ما مثل دیگران با هواپیما نمیریم کیش؟؟باباش گفت :خفشه بچه شناتو بکن..   **اصفهانیه به پسرش می گه برو از خونه همسایه دو تا نون بگیر ..پسره میره وبرمی گرده میگه: بابا همسایه نون نداد !می گه اه اینم چه خسیسه برو از توی یخچال خودمون دوتا نون بیار   **اصفهونیا رو از چهار تا چیز میشه شناخت1- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن(من هم از همینا دارم)2- هر قلوپ نوشابه که می‌خورن به شیشه نگاه می‌کنن ببینن تا کجاش رفته!3-جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟4- بستنی لیوانی که می‌خورن حتما درش رو می‌لیسن   **لره میره خواستگاری بهش میگن راحت باش ..میگوزه!   *یارو داشته تو دریا غرق می شده هر با که می رفته پایین اب می خورده و میومده بالا می گفته : سلام بر لب تشنه ی حسین   **آخرین فتوای مراجع اعلام شد: احتیاط واجب در این است که مسافر در قزوین، نماز را بدون رکوع و سجده بخونه   **یارو دوهزار تومنی پیدار میکنه میندازش روی زمین میگه : برو بابا ما از این شانسا نداریم   **یه روز به یه شیرازیه میگن راسته که شیرازیا کلمه دومشون توی هر جمله فحشه؟؟؟شیرازیه میگه کدوم عوضی این حرفو زده؟   **بچه تخسه میره پیش معلمش، میگه: خانوم میشه شما زن من بشید؟ معلمه میگه: برو بشین سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم. پسره میگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشکال نداره، جلوگیری میکنیم   **خداوند آسمان را آفرید و نگاهی کرد و گفت تبارک الله چه زیبا آفریدم.زمین را آفرید و گفت چه با شکوه افریدم.مرد را آفرید گفت احسنت.چه زیبا و با وقار افریدم. زن را آفرید نگاهی کرد و گفت.....اشکال نداره ارایش میکنه خشگل میشه.   **ازرائیل میره پیشه قزوینیه میگه وصیتت رو نوشتی میخام ببرمت.قزوینیه میگه اره زیره فرشه برو برش دار!!!   **دایناسوره زنگ میزنه به دوست دخترش و دعوتش میکنه خونه خالی.دوست دخترش نمیره.زنگ میزنه به دوست دختره و میگه خوب همین کارارو کردی که نسلمون منقرض شده.   **به یارو میگن سفر حاج خوش گذشت : می گه خیلی سنگ تو سرو کلم خورد ولی آخر بوسش کردم   فرا رسیدن عید نوروز به شما و خانواده محترم هیچ ربطی نداره عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعر و از عطر بهار. عشق یعنی یک تمنا، یک نیاز، زمزمه از عاشقی با سوز و ساز. عشق یعنی چشم خیس مست او، زیر باران دست تو در دست او اصفهانیه داشت می مرد ، بچه هاش دورش جمع شده بودن، اصفهانیه میگه: حسن کجاست ، همه با گریه میگن : همینجاست ، میگه : اصغر کجاست ، میگن : همینجاست ، میگه: سکینه کجاست ، میگن : همینجاست ، یه دفعه اصفهانیه بلند داد میزنه میگه : پس کره خرها ، چراغ اون اتاق برای کی روشنه چندتا از فشحای ترکی...از جلو چشام خفه شووو2-کثافت مرض3-کسی با زر نزد4-وقتی با من حرف میزنی دهنتو ببند5-ریدم تو اون کلاهی که تو میخای سره من بزاری6-فک کردی با خر طرفی؟؟؟خودت با خر طرفی اگه کسی رودیدی که وقتی داری رد میشی برمیگرده ونگاهت میکنه بدون براش مهمی  اگه کسی رودیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده باعجله میاد طرفت بدون براش عزیزی  اگه کسی رودیدی که وقتی داری میخندی برمیگرده نگاهت میکنه بدون براش قشنگی  اگه کسی رودیدی که وقتی داری گریه میکنی میاد باهات اشک میریزه بدون دوست داره  واگه کسی رودیدی که وقتی داری بایکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه بدون عاشقته یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . راننده میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه   قیامت قامت وقامت قیامت /قیامت کرده ای ای سرو قامت/موذن گر ببیند قامتت را / به قد قامت بماند تا قیامت     الاغ چرا اس ام اس نمیدی واسم ایا؟.....برنامه امشب سینماهای تهران و شهرستان ها برو ببین شاید ادم شدی اس ام اس دادی....   بچه ها من امشب یه چیزی یاد گرفتم...فراموش کن چیزی رو که نمیتوانی به دست اوری.به دست بیاور چیزی رو که نمیتوانی فراموش کنی   وقتی که نگاهم به نگاهت خیره میشه دوست دارم زمان بایسته واسه ی همیشه چشمامون ببندیم بریم تا ته رویا اونجایی که هیچوقت گلی پژمرده نمیشه هر چی غم داری از دل نازکت بگیرم اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم سر رو شونه هام بذاری و برات بخونم یاد تو و اسم تو باشه ورد زبونم...مهربونم   آرزوم بی تو محاله لحظه هام بی تو سواله بی تو مقصد خیلی دوره راه عشقم بی عبوره من نمی خوام تو خیالم بگمت عاشقت هستم دوست دارم که راستی راستی حس کنم تو رو تو دستم   از پیش من نرو بی تو من میمیرم قربون ناز تو با تو جون میگیرم درد و درمون من دست توست عزیزم درد و درمون من دست توست عزیزم   چه قدر سخته تمام روز رو منتظر شب باشی که دوباره زل بزنی به صفحه سرد مونیتور و فقط نگاهت به ایدی یه نفر باشه و همش دعا کنی که روشن باشه با اینکه از قبل میدونی امشبم مثل تموم شبهای گذشته فقط باید چشمهای خواب رفته ادمک ایدیشو ببینی و درد دودلاتو براش اف بذاری به این امید که شاید اومدو خوند و جوابتو داد جوابهایی که مثل همیشه حرف تازه ای توش نیست انگار که هیچوقت نمیخواد باور بکنه که : دوستش داری...   نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که برایم شکستی .... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی...هیچ وقت فراموشت نمیکنم   ببینم....خیلی بیکاریا...تو درس نداری؟کارو زندگی نداری؟خواب و خوراک نداری همش 24 ساعته توی قلبه منی؟   من فک میکنم شما یه ادمه خوشگل و خوش تیپو ناز و گوگوری مگوری و خوش اخلاق و با ادب و تمیز و با کلاس و نانازی مثله من ندیدی تا حالا...نه؟   tiiiiiiish........tiiiiiiish.....di di did idn din din din......di di d din din din.....diiiii did din din din.....di di di din din din...di di (ha natonesti bekhoni?....ahange footballista bood dige!!!) هرگز به کسی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری.. هرگز به کسی محبت نکن وقتی قصد شکستن قلبش را داری.. هرگز قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری ، هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر ، پس در هر سالی دو ترم موجودو بر هر ترمی شهریه ای واجب ...... از جیب و جان که بر آید ...... کز عهده خرجش به در آی   وقتی دیدمت دست و پام را گم کردم بدون هیچ حرکتی بهم خیره شدیم تا اینکه اومدی طرفم و من با تمام وجود اسمت رافریاد زدم سوووووووووووووووووسک   اگر رفتم تو یادم کن اگر مردم تو خاکم کن اگر ماندم در این دنیا به اس ام اس خود تو شادم کن   به یارو می گن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چیکارمی کنی؟ میگه میرم بالای درخت . میگن تو دریا که درخت نیست . یارو میگه :مرتیکه الاغ مجبورم... می فهمی ؟! مجبوووووووورم   یکی بود یکی نبود.یه روز آقا الاغه به خانم الاغه گفت : بیا همدیگر را دوست داشته باشیم خانم الاغه نرم و نازک عرعر کرد و یک جفت جفتک جانانه به پهلوی آقا الاغه زد. آقا الاغه خوشنود شد . دُمش را تکان داد و یک لگد محکم و چکشی به پشت خانم الاغه زد. آن گاه هر دو شاد و خندان راه افتادند و فهمیدند چه عشق خرکی به هم دارند و همدیگر را دوست دارند، اما چند وقت بعد با ناراحتی از هم جدا شدند. چون صاحبشون آقا الاغه را فروخت. آنها هرگز خاطره آن جفتک و لگد را فراموش نکردن   شبا همش به چت خونه میرم من...سراغه اف و اف خوندن میرم من...تو این چت خونه ها خسته دردم...به دنباله پس ای دیم میگردم...پسم گم شده پیداش میکنم من...اگه کاره توه وای به حالت...رسوات میکنم من...   آبادانیه تو دریا داشت غرق می شود عینک ش رو گذاشت رو دمپایی ابری ش گفت : کا تو خودتو به صاحل برسون من یه کاری می کون   یه دختر کوری تو این دنیای نامرد زندگی میکرد .این دختره یه دوست پسری داشت که عاشقه اون بود.دختره همیشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بینا بودم همیشه با اون می موندم یه روز یکی پیدا شد که به اون دختر چشماشو بده. وقتی که دختره بینا شد دید که دوست پسرش کوره. بهش گفت من دیگه تو رو نمی خوام برو. پسره با ناراحتی رفت و یه لبخند تلخ بهش زد و گفت :مراقب چشمای من باش    یارو صبح میره مغازه و کرکره رو بالا میکشه و میگه بسم الله رحمان رحیم وارد میشه و میبینه همه مغازه رو خالی کردن دزد برده ! کرکره رو میکشه پایین و میگه صدق لله علی العظیم    زنی می رفت ، پسری او را دید و دنبال او روان شد . زن پرسید که چرا پس من می آیی ؟ پسر گفت : برتو عاشق شده ام . زن گفت : برمن چه عاشق شده ای ، خواهر من از من خوبتر است و از پس من می آید ، برو و بر او عاشق شو . پسر از آنجا برگشت و دختری بدصورت دید ، بسیار ناخوش گردید و باز نزد زن رفت و گفت : چرا دروغ گفتی ؟ زن گفت : تو راست نگفتی . اگر عاشق من بودی ، پیش دیگری چرا می رفتی ؟ مرد شرمنده شد و رفت   دوتا یارو نشسته بودن قاشق قاشق ماست توی رود خونه میریختن.یه لره رد میشه مپرسه چیکار میکنید آیا؟میگن داریم دوغ درست میکینیم.لره میگه خاک بر سرتون...خوب همین کارا را میکنید که همه میگن یاروا خرن....آخه این همه دوغ رو کی میخوره؟   معلم همچون شمعی است که می سوزد و هوا را آلوده می کند بیایید معلم ها را گاز سوز کن   یه خبر بسیار مهم.یک پژو 206 جیگری به شماره 453654 اصفهان 13 .رینگ اسپرت.متالیک.روکش تمام چرم.سی دی چینجر.با دزدگیر.بیمه تکمیلی 85 .فدای یه تار موت   یه روز عشقت رو دزدیدم و برای اینکه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم قایم کردم اما نمی دونستم که یه روز برای اینکه اون رو پس بگیری قلبم رو می شکنی   یه نی نی پسره کناره یه نی نی دختر خابیده بوده پسره میگه:تو دختلی یا پسلی؟میگه نمیدونم.پسره میگه:الان بهت میجم.میره زیره پتو نیگا میکنه میاد بالا میگه تو دختلی.دختره میگه از کجا فهمیدی آیا؟میگه جولابات صولتیه    عشق یعنی مهر بی چون و چرا ؛ عشق یعنی کوشش بی ادعا ....عشق یعنی مهر بی اما اگر ؛ عشق یعنی رفتن با پای سر .....عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست ؛ عشقیعنی جان من قربان اوست ....عشق یعنی خواندن از چشمان او ؛ حرفهای دل بدون گفتگو .....عشق یعنی عاشق بی زحمتی ؛ عشق یعنی بوسه بی شهوتی .....عشق ، یار مهربان زندگی ؛ بادبان و نردبان زندگی .....عشق یعنی دشت گلکاری شده ؛ در کویری چشمه ای جاری شده .....یک شقایق در میان دشت خار ؛ باور امکان با یک گل بهار .....در خزانی   هنوزم چشمای تو مثل شبای پر ستاره ست هنوزم دیدن تو برام مثل عمر دوبارهست هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه هنوزم با تو نشستن به همه دنیا میارزه اما افسوس تو رو خواستن دیگه دیره دیگه دیره اما افسوس با نخواستن دلم اروم نمیگیره .. تا گلی از سر ایون تو پژمردو فروریخت شبنمی غمزده از گوشه چشمان من اویخت دوری بین منو و تو دوری ماهی و دریاست دوری بین منو تو دوری ماه و تماشاست اما افسوس تو رو خواستن دیگه دیره دیگه دیره   یارو می میره اون دنیا جبرئیل میاد سوراغش میگه تو آدم خوبی بودی یه ارزو بکن تا براورده بشه : یارو میگه می خوام خدا رو ببینم  جبرئیل میگه اخه یه کار غیر ممکن خواستی نه این کار غیر ممکنه یارو میگه پس منو آدم کن جبرئیل میگه پاشو پاشو بریم خدارو نشونت بدم   شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد .بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم   ترکا میان یه شعر بسازن که فارسا رو مسخره کنن، میگن: ترکا گل پسرن فارسا ترکِ خرن   با توجه به احتمال ورود خواهران به استادیوم فوتبال و ضرورت بازسازی و اصلاح شعارهای برادران در استادیوم این شعاربه شرح زیر اصلاح شد: .... شیر سماور، اگزوز خاور، اوا دیدی خواهر، رفت کجای داور؟   بابایی...جونم؟بابایی رو چتوری مینویسن؟-برو دفترت رو بیار...اینجوری مینویسن.من رو چتوری مینویسن؟-اینجوری...میخای چیکار؟حالا دوست دارم رو چتوری مینویسن؟-اینجوری.بسه دیگه بزار کارمو بکنم...بابایی...-بابایی و درد.برو بازی کن ولم کن دیگه.باشه ولی بگو قد یه دنیا رو چطوری مینویسن؟؟؟